۱ اردیبهشت؛ روز بزرگداشت شيخ اجل «مصلحالدين سعدی شيرازی»
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ شمسی، روز ۱ اردیبهشت را «روز سعدی» اعلام کرد و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ شمسی، در «اجلاس شاعران جهان» در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به عنوان «روز سعدی» نامگذاری شد.
ابومحمّد مشرفالدین (شرفالدین) مصلح بن عبدالله بن مشرّف سعدی شیرازی متولد ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ هجری قمری برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی در شیراز است. سعدی شاعر و نویسندهی پارسیگوی نامدار ایرانی است. آوازهی او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان جاست که به وی لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجل و حتی به طور مطلق، استاد دادهاند. آثار معروفش کتاب گلستان به نثر و مثنوی بوستان در بحر متقارب (وزن شاهنامهی فردوسی) و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به مجموع آثار او کلیات سعدی میگویند.
او در کودکی پدرش را از دست داد و مادرش کازرونی بود. در دوران کودکی با علاقهی زیاد به مکتب میرفت و مقدمات دانش را میآموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقهی فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حملهی «سلطان غیاثالدین خوارزمشاه» برادر «جلالالدین خوارزمشاه» به شیراز، سعدی را که هوایی جز به دست آوردن دانش در سر نداشت، مجبور به ترک شیراز کرد.
سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ میلادی آغاز کرد و به شهرهای مختلف خاور نزدیک و خاورمیانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد و این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید. حکایتهایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده است، نگرش و بینش او را نمایان میسازد.
در سفرها نیز سختی بسیار کشید. او خود در گلستان گفته است که پایش برهنه بود. آنطور که از روایت بوستان برمیآید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود، در چاله انداخت و کشت. وی در بوستان، این روش را در برابر همهی فریبکاران توصیه کرده است. حکایات سعدی عموماً پندآموز است. سعدی، ایمان را مایهی تسلیت میدانست و راه التیام زخمهای زندگی را محبت و دوستی قلمداد میکرد.
سعدی در حدود سال ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهی نظامیهی بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت. سعدی در گلستان، غزالی را امام مرشد مینامد.
سعدی از حضور خویش در نظامیهٔ بغداد چنین یاد میکند:
مرا در نظامیه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود
«ادرار» در بیت یادشده به معنی مستمری و مقرری و شهریه و نیز تقریباً معادل بورس تحصیلی امروزی است.
جدا از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل «شهابالدین عمر سهروردی» نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر سعدی در بغداد «ابوالفرج بن جوزی» بوده است.
پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که در آثار خود به بسیاری از این سفرها اشاره کرده است. در اینکه سعدی دقیقاً از چه سرزمینهایی دیدن کرده، اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان بسنده کرد و به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد. زیرا بسیاری از آنها منطقاً پایهی نمادین و اخلاقی دارند. مسلم است که سعدی به عراق، شام، حجاز و بخشهایی از فرنگ سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.
سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ قمری به پایان رسید، به نام «بوبکر سعد» کرد و آن را به وی تقدیم نمود. کمتر از یک سال بعد از تدوین بوستان، در بهار سال ۶۵۶، دومین اثرش گلستان را به نام ولیعهد «سعد بن ابوبکر بن زنگی» نگاشت.
آثار سعدی
- بوستان: منظومهای است حاوی حکایات اخلاقی.
- گلستان: به نثر مسجع.
- دیوان اشعار: شامل غزلیات و قصاید و رباعیات و مثنویات و مفردات و ترجیعبند و غیره و چندین قصیده و غزل عربی.
- مواعظ: کتابی است چون دیوان اشعار.
- صاحبیه: مجموعهی چند قطعهی فارسی و عربی است که سعدی در ستایش «شمسالدین محمد» صاحب دیوان جوینی، وزیر ایلخانان، سروده است.
- قصاید سعدی: قصاید عربی سعدی حدود ۷۰۰ بیت است که بیشتر محتوای آن غنا، مدح، اندرز و مرثیه است. قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده است.
- مراثی سعدی: قصاید بلند سعدی است که بیشتر آن در رثای آخرین خلیفهٔ عباسی، المستعصم بالله، سروده شده است و در آن هلاکوخان مغول را به خاطر قتل خلیفهٔ عباسی نکوهش کرده است. سعدی چند چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای ایشان سروده است.
- مفردات سعدی: مفردات سعدی شامل مفردات و در رابطه با پند و اخلاق است.
- رسائل نثر
- کتاب نصیحةالملوک
- رساله در عقل و عشق
- الجواب
- مجالس پنجگانه
- هزلیات سعدی: بخش بسیار کوچکی از دیوان سعدی را خبیثات و مجالسالهزل تشکیل میدهد. این بخش همان چیزی است که به هزلیات سعدی معروف است.
«آندره دو ریه» نخستین کسی بود که با ترجمه قسمتهایی از گلستان در سال ۱۶۳۴ به زبان فرانسوی، سعدی را به اروپاییان شناساند. دو دهه پس از ترجمهی او، یعنی در ۱۶۵۴، «آدام اولئاریوس» ترجمهی کاملی از بوستان و گلستان را به زبان آلمانی منتشر کرد.
آرامگاه
سعدی در حدود ۶۹۱ هجری قمری برابر با حدود ۶۷۰ یا ۶۷۱ خورشیدی و ۱۲۹۱ یا ۱۲۹۲ میلادی چهره از جهان فروبست.
سعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنهی کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا میگذرانده و سپس در همانجا دفن شده است.
بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ هجری شمسی با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. روبهروی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد.