بزرگداشت

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

بیست و پنجم فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری ، یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلند نام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است.

فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار کَدکَنی نیشابوری مشهور به عطّار نیشابوری متولد ۵۴۰ در کدکن – درگذشتهٔ ۶۱۸ هجری قمری در شادیاخ نیشابور، او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در کدکن زاده شد.

نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده‌است. نام پدر عطّار ابراهیم کدکنی (با کنیهٔ ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود.

او که داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی فرا گرفته‌بود، به کار عطّاری و درمان بیماران می‌پرداخت.

تولد و کودکی

محمدرضا شفیعی کدکنی در مقدمه‌ای که بر منطق‌الطیر نوشته‌است اشاره می‌کند که شخصیت عطار در «ابر ابهام» است و اطلاعات ما حتی دربارهٔ سنایی، که یک قرن قبل عطار می‌زیسته، بسیار بیشتر از اطلاعاتی است که از عطار در دست داریم. تنها می‌دانیم که او در نیمهٔ دوم قرن شش و ربع اول قرن هفتم می‌زیسته‌است، زادگاه او نیشابور و نام او، آنگونه که عطار گاهی در اشعارش به هم‌نامی خود با پیامبر اسلام اشاره می‌کند، محمد بوده‌است.

عوفی در لب‌الالباب خود از او با عنوان «الأجل فریدالدین افتخار الافاضل ابوحامدِ ابوبکر العطار النیشابوری سالک جادهٔ حقیقت و ساکن سجادهٔ طریقت» یاد می‌کند. نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده‌است. بنا به روایت قدیمی‌ترین کاتب دیوان اشعارش نام پدر عطّار محمود و بنا به روایتی دیگری از تذکره نویسان قدیم ابراهیم بن اسحاق بود؛ نام یوسف نیز برای پدر عطار ذکر شده‌است. در کدکن زیارتگاهی است به نام «پیرِ زِرًوَند» که مورد احترام اهالی است و اهالی بر این باورند که این مزارِ «شیخ ابراهیم» پدر عطار است.

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

 

عطار در کدکن یکی از بخش های تربت حیدریه امروزی به دنیا آمد و پدر و اجداد او اهل کدکن بوده اند تربت حیدریه و همچینین برخی دیگر از شهر های خراسان با یکدگیر نیشابور قدیم را می ساختند.

کودکی عطار با طغیان غزها همراه شد؛ زمان فاجعهٔ غز، عطار ۶ یا ۷ سال بیشتر نداشت. این فاجعه چنان عظیم و موحش بود که نمی‌توانست در ذهن کودک خردسال تأثیر دردانگیز خود را نگذارد. سلطان به دست غزها اسیر شده بود و شهر در معرض خرابی و ویرانی قرار گرفته بود. عطارِ خردسال شکنجه‌ها، تجاوزها، خرابی‌ها، مرگ و درد و وحشت را اطراف خود می‌دید؛ و همین عامل بعدها موجب مرگ‌اندیشی و درداندیشی بسیار در عطار شد. چند سال بعد، پس از فروکش فتنهٔ غز، عطار در مکتب مشغول آموختن شد. در ایام مکتب، حکایاتی از زندگی بزرگانی چون عباس طوسی، مظفر عبادی، رکن‌الدین اکاف و محمد بن یحیی، او را به خود جذب می‌کرد. این حکایات علاوه بر اینکه مشوق عطار در طریقت بودند بعدها در تذکرةالاولیا گرد آمدند.

زندگی عطار

او داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید شیخ یا سلسلهٔ خاصی از مشایخ تصوف نبود و به کار عطّاری و درمان بیماران می‌پرداخت. وی علاقه‌ای به مدرسه و خانقاه نشان نمی‌داد و دوست داشت راه عرفان را از داروخانه پیدا کند علاوه بر این شغل عطاری خود عامل بی‌نیازی و بی‌رغبتی عطار به مدح‌گویی برای پادشاهان شد. زندگی او به تنظیم اشعار بسیار گذشت از جمله چهار منظومه از وی علاوه بر دیوان اشعار و مجموعه رباعیاتش، مختارنامه. آوازهٔ شعر او در روزگار حیاتش از نیشابور و خراسان گذشته و به نواحی غربی ایران رسیده بوده‌است. اسنادی نیز در دست است که نشان می‌دهد حلقهٔ درس‌های عرفانی عطار در نیشابور بسیار گرم و پرشور بوده‌است و بسیاری از بزرگان عصر در آن‌ها حاضر می‌شده‌اند. در دوران معاصر، شیعیان با استناد به برخی شعرهایش بر این باورند که وی دوست‌دار اهل بیت بوده‌است.

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

عرفان عطار

درحالی که بسیاری از پژوهشگران بر این عقیده‌اند که عطار مرید شخص خاصی نبوده‌است برخی نیز بر خلاف این معتقدند؛ برای مثال در کتاب مجمع الفصاء تألیف رضاقلی خان هدایت آمده‌است: «شیخ الاصفیا شیخ فریدالدّین محمّد و ابوطالب کنیت آن جناب بود و جناب شیخ مجدالدّین بغدادی که از خلفای شیخ نجم‌الدّین کبری است وی را تربیت فرمود. جناب شیخ از اکابر این طبقه است و در عُلو حالِ وی کس را مجال سخن نیست. هفت شهر عشق عطّار که در عرفان معروف است از وی چنین نقل شده‌است: نخستین «جستجو و طلب» است، باید در راه مقصود کوشید-دوم مقام «عشق» است که بی‌درنگ باید به راه وصال گام نهاد. سوم «معرفت» است که هر کس به قدر شایستگی خود راهی برمی‌گزیند. چهارم «استغنا» است که مرد عارف باید از جهان و جهانیان بی‌نیاز باشد. پنجم مقام «توحید» است که همه چیز در وحدت خدا مشاهده می‌شود. ششم مقام «حیرت» است که انسان در می‌یابد که دانسته‌های او بسیار اندک و محدود است. هفتم مقام «فنا» است که تمام شهوات و خودپرستی‌های آدمی از او زایل می‌شود و می‌رود تا به حق واصل شود و در واقع از این فنا به بقا می‌رسد.

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

 

کما قال المولوی:

«هفت شهر عشق را عطّار گشت | ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم»

شیخ محمود شبستری به تقریبی در گلشن فرماید:

«مرا از عاشقی خود عار ناید| که در صد قرن چون عطّار ناید و تا نپنداری که این دو بزرگ نه سخنی بی تحقیق گفته‌اند. زیرا که شیخ فریدالدین محمّد به ابتدا مانند آبای معظم خود صاحب ثروت و مِکنت و جامع فضائل و حاوی خصائل و در حکمت الهی و طبیعی بی‌نظیر و همتا و عطّارخانه‌های نیشابور همگی متعلّق به جناب شیخ بوده و خود در دواخانهٔ خاصه همه روزه بیماران را معالجه می‌فرموده و اغلب را دوا از دواخانهٔ خود می‌داده و استاد شیخ در این علم و عمل شیخ مجدالدّین بغدادی حکیم خاصهٔ خوارزم شاه قطب‌الدین محمّد بوده و بعد از فراغت از معالجات شیخ به نظم مثنویات می‌پرداخته… .»

در منابع دیگر؛ نظیر: مرصاد العباد اثر نجم‌الدّین رازی و نفحات‌الأُنس اثر عبدالحمن جامی نیز نسبت تربیت معنوی عطار به شیخ مجدالدین بغدادی رسانده شده‌است. «تا جایی که عرفای بزرگی از جمله رضی الدین علی لالای غزنوی (متوفی ۶۴۲ یا ۶۴۳) و نجم رازی (متوفی ۶۴۵) و شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، از مریدان و تربیت یافتگان او شیخ مجدالدین بغدادی بودند.»

در برخی منابع دیگر شیخ نجم‌الدین کبری مشهور به شیخ ولی تراش را مربی و مرشد معنوی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری خوانده‌اند.

زهد و مرگ وی

دربارهٔ پشت پا زدن عطّار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشه‌گیری و تقوا را پیش گرفتن وی داستان‌های زیادی گفته شده‌است. مشهورترین این داستان‌ها، داستانی است که جامی نقل می‌کند: عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود می‌پرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابسته‌ای، چگونه می‌خواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت؛ که البته این روایت، به‌هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست زیرا که زهد عطار از همان ابتدای کودکی نمایان بوده‌است.

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

 

مرگ عطار در سال ۶۱۸ هجری قمری به هنگام حملهٔ مغول بود؛ وی در نزدیکی دروازه شهر به دست سربازان مغول کشته شد. علاوه بر این تمام آثار وی سوزانده شد و آثاری که از وی در دست است تنها آثاری است که قبل از حملهٔ مغول، به سایر شهرها برده شده بودند.

مقبره عطار در محله شادیاخ جنوب شرق نیشابور و در جوار مقبره کمال الملک واقع است.

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

عطار در سخن دیگران

عطار همواره مورد احترام شاعران دیگر بوده از جمله شیخ محمود شبستری که بیت زیر را سروده‌است:

مرا از شاعری خود عار ناید که تا صد قرن چون عطار ناید
اگرچه زین نمط صد عالم اسرار بود یک شمه از دکان عطار

 

صائب :

خواهد رسید رتبه صائب به مولوی گر مولوی به رتبه عطار می‌رسد

 

سیف :

سیفم که بریدم زهمه نسبت خود لیک در گفتن طامات چو عطار فریدم

 

فیض کاشانی :

هرکسی در پرده اشعار می‌گوید سخن گاه مولانا و گه عطار و گاهی مغربی

 

و مولانا :

من آن مولای رومی ام که از کِلکَم شَکِر ریزد و لیکن در سخن گفتن غلام شیخ عطارم

 

این شعر مولانا نیز در وصف عطار و سنایی است:

عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری


بیت «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم» نیز از جمله ابیاتی است که به مولانا منسوب شده اما در انتساب آن تردید است؛ و علامه حسن‌زاده آملی در کتاب نامه‌ها بر نامه‌ها آن را به «عارف جامی» نسبت داده‌اند.

آثار عطار

در طول تاریخ آثار بسیاری به عطار نسبت داده شده‌اند و از آن گذشته پیش و پس از وی عدهٔ زیادی بوده‌اند که عطار تخلص می‌کرده‌اند؛ به گونه‌ای که عده‌ای آثار او را به تعداد سوره‌های قرآن یعنی ۱۱۴ کتاب پنداشته‌اند اما آثار مسلم عطار طبق پژوهش‌های محمدرضا شفیعی کدکنی و عبدالحسین زرین‌کوب بدین گونه است:

  • اسرارنامه

اسرارنامه یکی از مثنوی‌های مسلم‌السند فریدالدین عطار نیشابوری و احتمالاً از جمله نخستین آثار او بوده‌است. این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستین آن به ترتیب دربارهٔ توحید و نعت رسول اکرم و فضائل خلفای راشدین است. از مقاله چهارم به بعد دربارهٔ موضوعات گوناگون تصوف است. مقاله پنجم دربارهٔ اهمیت عشق و برتری آن از خرد با ابیات معروف ذیل آغاز می‌شود: دلا یک دم رها کن آب و گل را صلای عشق در ده اهل دل را ز نور عشق شمع جان برافروز زبور عشق از جانان درآموز.

  • الهی‌نامه

این کتاب که عطار خود در اواخر عمرش در مختارنامه (و شعر زیر) با نام خسرونامه به آن اشاره می‌کند سرشار از داستان‌های دلکش کوتاه و بلند است که همگی در بین یک داستان اصلی فوق‌العاده گنجانده شده‌اند. این کتاب مانند کتب دیگر با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم (ص) و خلفای چهارگانه آغاز می‌شود و سپس در هشت بیت روح انسان را مورد خطاب قرار می‌دهد و برای او شش فرزند: نفس، شیطان، عقل، فقر، علم و توحید ذکر می‌کند.

  • منطق الطیر

مقامات الطیور که با نام منطق الطیر خوانده می‌شود شرح سفر مرغان است به درگاه سیمرغ. داستان شیخ صنعان طولانی‌ترین داستان این کتاب است و حدود ۴۰۸ بیت دارد و سرگذشت و عشق و دلدادگی پیری زاهد به نام صنعان به دختری ترسا را بیان می‌نماید.

  • مصیبت‌نامه

در بیان مصیبت‌ها و گرفتاری‌های روحانی سالک و مشتمل است بر حکایات جذاب و خواندنی. این اثر پس از منطق‌الطیر مهم‌ترین منظومهٔ اوست.

  • مختارنامه

مجموعه رباعیات دارای پنجاه باب در موضوعات مختلف

  • تذکرةالاولیا

شرح حال و سرگذشت مربوط به نود وهفت تن از اولیاء و مشایخ تصوف.

  • دیوان اشعار

 

۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری

مجموعه قصاید و غزلیات عطار که بیشتر آن‌ها عرفانی و دارای مضمون‌های بلند صوفیانه است. بنا به باور این دو پژوهشگر و بسیاری از دیگر پژوهشگران کتاب هایِ بی‌سرنامه، خسرونامه، بلبل‌نامه، پسرنامه، حیدری‌نامه، پندنامه، جوهر الذات، حلاج نامه، سیاه‌نامه، اشترنامه، لسان‌الغیب، مظهرُ الذات، معراج‌نامه، مفتاح الفتوح، نزهت‌نامه، وصلت‌نامه و هیلاج‌نامه به غلط به عطار منسوب شده‌اند. خسرونامه خود مربوط به شاعری بوده که مدت‌ها بعد عطار می‌زیسته و به شدت تحت تأثیر ابن‌عربی بوده‌است. بنا به باور شفیعی کدکنی بسیاری از این آثار «محصول روزگار انحطاط عرفان» و «یاوه‌گویی درویش‌های بیکار» ی است که طبع نظم داشته‌اند و از آنجایی که می‌خواسته‌اند آثارشان باقی بماند نام عطار را بر آن نهاده‌اند و این آثار به اشتباه هم در آثار ایران‌شناسانی چون یان ریپکا و هم برخی نویسندگان شرقی و ایرانی، آثار و افکار عطار پنداشته شده‌اند.

مصیبت‌نامه که اندوه جهان است الهی‌نامه که اسرار عیان است
به‌داروخانه کردم هر دو آغاز چه گویم زود رستم زین و آن باز
مصیبت‌نامه زاد رهروان است الهی‌نامه گنج خسروان است
جهان معرفت اسرارنامه است بهشت اهل دل مختارنامه است
مقامات طیور امّا چنان است که مرغ عشق را معراج جان است
چو خسرونامه را طرزی عجیب است ز طرز او که مه را نصیب است

محصولات مرتبط با عطار نیشابوری

تندیس مولانا

خاکستری
مسی
برنز
سفید
طلایی
۱.۰۰۰.۰۰۰ تومان

سردیس استاد محمد رضا شفیعی کدکنی

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۴۰۰.۰۰۰ تومان

سردیس جامی

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۲۸۵.۰۰۰ تومان

سردیس حضرت مولانا

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۲۸۵.۰۰۰ تومان

سردیس حکیم خیام نیشابوری

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۲۸۵.۰۰۰ تومان

سردیس عطار نیشابوری

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۲۸۵.۰۰۰ تومان

سردیس عطار نیشابوری

خاکستری
مسی
برنز
سفید
طلایی
۱.۲۶۰.۰۰۰ تومان

سردیس کمال‌الملک

مسی
نقره ای
برنز
سفید
۲۸۵.۰۰۰ تومان