محمد بروجردی در سالهای پیش از انقلاب، در تهران با برخی مبارزان انقلابی مانند مهدی عراقی آشنا شد و در تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی آیتالله خمینی کوشید.
مادر محمد بروجردی میگوید: «خانه ما در مولوی تبدیل شد به مرکز انتشار اعلامیه ضد رژیم. محمد به همراه چند نفر از دوستانش در طبقه همکف یکی از اتاقها سه چهار دستگاه خیاطی گذاشتند و عدهای بی وقفه پشت این چرخها کار میکردند. این ظاهر قضایا بود. درست در زیر زمین همین اتاق آنها چاپخانه مجهزی داشتند که شبانه روز کار میکرد. سرو صدایش تمام محله را برداشته بود. البته باعث سوء ظن کسی نمیشد. هر کس به خانه میآمد فکر میکرد این همه سرو صدا مال آن چهار تا چرخ خیاطی است».
محمد طرفدار جنگ مسلحانه و برخورد خشونتآمیز با حکومت پهلوی بود. به همین علت ابتدا به سوریه رفت و ضمن ارتباط با امام موسی صدر و محمد منتظری به فراگیری مهارتهای نظامی و چریکی در اردوگاههای جنبش امل پرداخت. سپس به لبنان رفت و با مصطفی چمران نیز آشنا شد. وی تا زمان انقلاب سال پنجاه و هفت، در برخی فعالیتهای نظامی علیه رژیم پهلوی شرکت داشت و در بهمن پنجاه و هفت نیز از سوی سید محمد حسینی بهشتی و نیز مهدی عراقی، مسئولیت تیم حفاظت از آیتالله خمینی در زمان بازگشت به ایران بر عهده وی گذاشته شد.برخی کارهای وی در دوران پیش از انقلاب عبارتاند از:
- خلع سلاح قرارگاه شهربانی تهران
- عملیات نظامی در پانزده خرداد سال ۱۳۵۷
- انفجار در نیروگاه برق کاخ جوانان منطقه شوش تهران
- خلع سلاح کلانتری چهارده در میدان خراسان
- شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو تلویزیون
- انفجار رستوران خوانسالار
- انفجار اتوبوس نظامی حامل مستشاران آمریکایی، در لویزان
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.